قصد داریم گهگاه کتابی را خدمت مخاطبان عزیز خلخالیم معرفی کنیم، بخش معرفی کتاب آماده انتشار مطالب شما مخاطبان عزیز نیز خواهد بود برای درج مطالب خود در بخش معرفی کتاب، مطلب کوتاهی را برای معرفی نویسنده، کلیاتی از موضوع کتاب بدون اشاره به پایان کتاب های داستانی، گزیده هایی به انتخاب خود و اگر تجربه خاصی از کتاب دارید برای ما ارسال نمایید.
رمان سرود سلیمان/ نویسنده: تونی موریسون
رمان سرود سلیمان در سال ۱۹۷۷ توسط تونی موریسون، نویسندهی آمریکایی به چاپ رسید، این رمان، داستان زندگی میکن دد سوم را از زمان تولد تا بزرگسالی شرح میدهد.
این رمان جایزهی ملی حلقه منتقدان کتاب را برده است و همچنین در سال ۱۹۹۸ نام این کتاب در میان ۲۵ رمان برتر انگلیسی زبان در قرن بیستم قرار گرفت.
سرود سلیمان چه به لحاظ زبانی و چه به لحاظ محتوایی، رمانی کامل و غنی است. هرچند نباید انتظار این را داشت که مانند سایر رمانهایی که در مورد خانواده است، دیدگاههای رئال (واقعگرایانه) داشته باشد چرا که فانتزیهای بومی و روایتهای فولکلور قسمت مهمی از این رمان هست.
خلاصه رمان:
نام اصلی او مِیکِن دِد هست اما همه او را میلکمَن مینامند. او فرزند پدر و مادری سیاهپوست از طبقهی مرفه جامعه است. او با حلقهای آشنا میشود که هم قسم شدهاند تا از سفیدپوستان همانگونه که با سیاهپوستان برخورد میکنند، انتقام بگیرند. (چشم در برابر چشم)
در طول داستان، رفت و آمد میلکمن با پایلِت (خواهر پدرش)، که شخصی متقاوت نسبت به سایر اعضای جامعه و خانواده هست، سیر داستان را تغییر میدهد. در حقیقت دیدگاه پایلِت درست برخلاف برادش و اعضای جامعه هست.
در میان گفتگوهای خانوادگی، میلکمن متوجه داستان طلاهای خانوادگی میشود و در تلاش است تا به کمک گیتار، دوست و یکی از اعضای حلقهی هفت نفره، طلاها را پیدا کند.
از این رو سفر خود را برای یافتن طلاها آغاز میکند اما رفته رفته میلکمن به جای طلاها، به دنبال تاریخ خانوادگی خود میگردد. در طول این جستجو، او با تکههای پازل خانوادگی خود روبرو میشود و او این قطعات را کنار هم قرار میدهد تا هویت و تاریخچهی خانوادگی خود را بشناسد.
همچنین در طول این رمان، ما با احساس درونی و عشق آتشین هِیگار (دختر پایلِت) نسبت به میلکمن آشنا میشویم. هرچند این علاقه یک طرفه هست و هِیگار در این عشق آتشین خود میسوزد.
لایههای مفهومی زیاد، درونمایههای غنی با شخصیتهای پیچیده و دیالوگهای فوقالعاده این اثر را منحصر به فرد کرده است. هر لحظه از این رمان شما را به تفکر و حل کردن پازلهای داستان وا میدارد.
برخلاف سایر آثار موریسون، که زنان شخصیتهای اصلی داستان هستند، در این رمان، یک مرد شخصیت اصلی میباشد؛ هرچند کاوش در دنیای مردانه و مردانگی این رمان، تنها در حضور شخصیتهای زن این اثر قابل درک است.
زنان سرود سلیمان در گرههای اجتماعی و ازدواجهای خود گیر کردهاند و زیر بار سنگین زنده ماندن له شدهاند. و برخلاف زنان که زمینی نشان داده شدهاند، مردان داستان با پرواز کردن، رهایی و آسمان شناخته میشوند.
زنان به عشق، خانواده و همسر پیوند خوردهاند و صداهایشان وابسته به صدای مردانشان هست، و در نتیجهیِ این صداهای خاموش، زنها درگیر خودخوری میشوند.
تنها زنانی میتوانند مستقل زندگی کنند که توسط جامعه مردسالار طرد شوند و گوشه نشین شده باشند. با این حال، در خود این رمان شخصیت پایلِت، زنی باهویت مستقل هست که افکارش را آزادانه بیان میکند و صدای منحصر به فرد خودش را دارد و شخصیت و هویت او وابسته به مردان و جامعه نیست.
نویسنده: فرنام پورکاظم
لینک کوتاه: khalkhalim.com/ceb13